بخشی از سبک زندگی اهالی هورامان و ژیواری‌ها، به باغبانی وابسته است. به رغم آن‌که در این منطقه زمین کشاورزی چندانی وجود ندارد، آن‌ها با به کار بردن روش خاص خود در معماری پلکانی، اقدام به باغبانی کرده‌اند. در این روش، با استفاده از سنگ‌ها به صورت خشک‌چین دیوارهایی ساخته شده و خاک اطراف با قاطر و حتی با دوش خود افراد، به پشت این دیوارها منتقل می‌شود و به این ترتیب سازه‌ای بنا می‌شود که به آن ته‌ڵان می‌گویند. به وسیلۀ ته‌ڵان در انواع زمین‌های شیب‌دار، بخش‌های مسطح به صورت پلکانی ساخته و در آن‌ها زراعت و باغبانی می‌شود.

مردم این ناحیه به باغبانی علاقه‌ای بسیار دارند و در این کار، ذوق سرشار به خرج می‌دهند و از کمترین زمین موجود، بیشترین استفاده را می‌برند. نوع باغبانی آن‌ها که تا این اواخر هم‌چنان به صورت طبیعی و با به‌کارگیری حداقل سموم کشاورزی بوده است، برای بیگانگان و گردشگران بسیار جذاب به نظر می‌رسد. عمدۀ محصولات ژیواری‌ها در باغستان‌هایشان، انار و انجیر است که کیفیت هر دو، شهرتی منطقه‌ای دارد.


دۆڵه

دۆڵه نزدیک‌ترین باغستان به روستای ژیوار است که به کرانۀ شرقی آن چسبیده است. زمین این باغستان که در آن باغ تعداد قابل توجهی از ژیواری‌ها وجود دارد، بسیار مرغوب است، به گونه‌ای که بعضاً پیش آمده به دلیل خشکسالی، زراعت آن تنها دو بار آبیاری شده، اما محصول داده است. در گذشته این باغستان تنها از طریق چشمۀ چه‌مه آبیاری می‌شده است. در دهۀ اخیر با تلاش جمعیِ روستائیان، آب رود سیروان به این باغستان انتقال یافته و اکنون عمدتاً از آن طریق آبیاری می‌شود. انار عمده‌ترین محصول این باغستان است. در گذشته نیز در این باغستان پنبه کاشته می‌شده است.


چه‌ککێنه

چه‌ککێنه باغستان مهم دیگر ژیوار است که به دو بخش بالایی و پایینی تقسیم می‌شود. بخش بالایی آن در پایین‌دست روستا قرار دارد و تقریباً به آن چسبیده است. بخش پایینی نیز در کرانۀ رود سیروان و نزدیکِ قلعۀ سلێن قرار دارد. میان این دو بخش از باغستان، دره‌ای پرباغ است که ده‌ره وه‌ققه نامیده می‌شود. سلێنی‌ها در بخش پایینی چه‌ککێنه با ژیواری‌ها شریک هستند.[1]

پس از عبور از روی پل موجود بر روی رود سیروان، اولین نقطه از منطقۀ ژیوار، همین باغستان چه‌ککێنه است. برخی از بومیان بر این باورند که این ناحیه از دوره‌های تاریخی دور، محل زیست هورامی‌ها بوده و از این لحاظ پراهمیت قلمداد می‌شود. یک قبرستان نیز در کنارۀ غربی آن وجود دارد که در محل مرتفعی از آن قرار گرفته است. مزار سیده زینب فرزند سید رستم در این گورستان است که در گذشته مورد زیارت زنان بیمار قرار می‌گرفته است. در واقع آن دسته از زنان این باغستان که دچار تب می‌شده‌اند، به مزار او مراجعه می‌کرده‌اند.

زمین کشاورزی این باغستان نیز بسیار مرغوب است. در باغ‌های چه‌ککێنه محصولات متنوعی به بار می‌آید که عمده‌ترین آن‌ها انار، انجیر، هلو، زردآلو و انگورِ بسیار مرغوبِ این منطقهْ مشهور به ده‌ره‌بۆڵ هستند. انار، انجیر و انگور این باغستان شهرت منطقه‌ای دارند و از مطلوب‌ترین میوه‌های تابستانی ـ پاییزی هورامان به حساب می‌آیند.


وێشه

از جمله باغستان‌های دیگر ژیوار که در آن با سلێنی‌ها شریک هستند، وێشه است. با توجه به معادل فارسی این واژه ـ بیشه ـ می‌توان به چرایی احتمالی نام‌گذاری آن پی برد. این باغستان در زمینی ناهموار و شیب‌دار، در روبه‌روی قلعۀ سلێن و بر کنارۀ رود سیروان قرار گرفته است. درختان آن بسیار بلند، تنومند و درهم‌فرورفته هستند و نوعاً به جنگلی پر می‌ماند و احتمالاً از همین روست که آن را وێشه نامیده‌اند.

این باغستان چشمه‌های پرآبی دارد که از آن جمله می‌توان به چه‌مه داباشی و کۆلار اشاره کرد. بخشی از آب چشمۀ چه‌مه داباشی جدا شده و برای مصرف عمومی اهالی روستا، به ژیوار منتقل شده است. با توجه به فاصلۀ نسبی باغستان با روستا ـ که برای رسیدن به آن باید از قبرستان مله‌کۆ گذشت ـ در گذشته باغبانان معمولاً در فصل کار در آن‌جا مانده و به روستا بازنمی‌گشتند.

محصولات متنوعی در این باغستان به ثمر می‌نشینند، اما مهم‌ترین آن‌ها گردو، انگورِ ده‌ره‌بۆڵ، انار و انجیر هستند. انگور، انار و انجیر این باغستان نیز، همانند محصولات چه‌ککێنه شهرت منطقه‌ای دارند.


خۆسمڵێ

از این باغستان می‌توان به عنوان ییلاق نیز یاد کرد، چرا که در میان‌دامنۀ شمالی کۆساڵان قرار گرفته و از این رو، بیشترین فاصله را با ژیوار دارد. ظاهراً خۆسمڵێ در گذشته از آنِ اهالی هورامان تخت و روستاهای آن بوده که بعداً و به مرور به وسیلۀ ژیواری‌ها خریداری شده است.[2] اگر چه امروزه از آن تنها با کاربری باغبانی استفاده می‌شود، اما در گذشته صاحبان املاک این باغستان، به دام‌پروری نیز می‌پرداخته‌اند. به رغم وجود این باغستان در ارتفاعات نسبی کۆساڵان، مالکان آن‌جا با همکاری یکدیگر جاده‌ای به باغستان کشیده‌اند و از این رو، رفت‌وآمد به آن‌جا از طریق خودرو ـ به ویژه خودروهای قدیمی تویوتا که در این منطقه از گذشته وجود داشته‌اند ـ صورت می‌گیرد.

در گذشته که غالب مردم به دامداری می‌پرداخته‌اند، آنان ابتدا به ییلاق بێڵۆ در پایین‌دست آن کوچ کرده‌اند، سپس به به‌ڕه کوچی رفته‌اند، مدتی بعد آن‌جا را به مقصد چاڵاوی ترک کرده‌اند. وقتی آب چشمۀ هانه‌و وسه‌ینی رو به تمامی گذاشته، آن‌گاه به باغستان خۆسمڵێ رفته‌اند و تا زمان بارش باران ـ معمولاً با گذشت 45 روز از پاییز ـ در این باغستان باصفا مانده‌اند.[3]

خۆسمڵێ



[1]. در حقیقت این بخش از باغستان، قبلاً از آن سلێنی‌ها بوده که بعداً قسمت‌هایی از آن به وسیلۀ ژیواری‌ها خریداری شده است.

[2]. سند خرید و فروش یک قطعه باغ از این باغستان در فصل سوم این کتاب بررسی شده است.

[3]. استاد  ملا عبدالکریم مدرس در سفری که به این ییلاق داشته، نام این ییلاق را در زبان کردی سۆرانی با عنوان مله لاره ترجمه کرده است. ضمناً گزارش داده که از مردی ژیواری به نام صوفی عبدالرحمن که صاحب ملکی در آن‌جا بوده است، علت نام‌گذاری ییلاق به این نام را پرسیده‌اند و او در پاسخ گفته است: «قوربانه‌تا بوو، یانێ هه‌ر بیه‌ن و هه‌ر بۆ» (مدرس، عبدالکریم، ڕۆژگاری ژیان، صص 99ـ100).