در دورهای از تاریخ نزدیک ژیوار، دستهای از حاکمان محلی قدرت را در دست داشتهاند که رهبران آنان را به جای سان، بیگ و خان، میر میگفتهاند. به رغم حضور نام این حاکمان در حافظۀ جمعی ژیواریها، متأسفانه دادۀ چندانی دربارۀ آنان در دست نداریم. با این حال، برخی جاینامها در روستا و اطراف آن، به اسم آنان است: قولهو میرا، ههیوانوو میرا، تهوهنوو میری، مهڕوو میری، مرۆ میرلهی و کادانوو میرهی. دو جاینام اول در داخل روستا قرار دارند و به حالت جمع میرها اشاره دارند؛ یکی قلۀ میرها و دیگر ایوان آنان. در حالی که جاینامهای خارج از روستا، تنها بر یک میر دلالت میکنند. این مسأله احتمالاً به سبک زندگی جمعی میرها و نوادگانشان در روستا و مالکیت یکی از آنان بر جایی در خارج از روستا در دورۀ زمامداریاش بازمیگردد.
آنچه پژوهشگر دربارۀ این حاکمان به آن دست یافته، تنها روایتوارهای آشفته از پیدایی و سرگذشت آنان است. در صورتی که این روایتواره بنمایههایی از واقعیت داشته باشد، زمانی که ژیوار در محلی از این منطقه در ورودی سکونتگاه فعلی روستا به نام کهممهروو پیری جای داشته است، بزرگی از آنان ـ که گویا در آن زمان تنها ۱۲ خانه بودهاند ـ عبدالملک نام داشته است. ظاهراً این عبدالملک بومی ژیوار نبوده و از ستمپیشگی خانهای روستای نوێن به آنجا رفته است. در هر صورت، او که شخصیتی برجسته و آدمی توانا بوده، به وسیلۀ دولت وقت مرکزی ایران، همراه کردهایی دیگر به خراسان کوچانده میشود. بر اساس این روایتواره، او پس از مدتی از خراسان گریخته و نهایتاً پس از رسیدن به دشت قروه، روستای قهڵا را در کنار این شهر آباد کرده است. این روایتواره همچنین متضمن چگونگی کوچ کردن فرهاد خانِ نوێن و برخی از مردم روستای ڕوار به کهنووڵه است. بر پایۀ این سخن، گورانهای کهنووڵه از نسل آنان هستند. به نظر میرسد واژۀ میر در اصلْ امیر بوده باشد. اکنون نام خانوادگی بخشی از عبدالملکیها به عنوان گورانهای مهاجر در بندر امیرآباد مازندران در مجاورت زاغمرز، امیری است و مهمترین خاندان روستای کهنووڵه نیز، امیریها هستند.[1]
[1]. با توجه به نیازمندی پژوهشی عمیق دربارۀ این دسته از حاکمان و جایگاه آنان در میان گورانها و در عین حال نبودن منابع معتبر در زمان پژوهش، به این مقدار از اطلاعات به عنوان آشنایی اولیۀ خوانندگان با حاکمیت میرها بسنده شد. در پایان کتاب به علاقهمندان پیشنهاد دادهام با پیگیری چنین سرنخهایی و جستوجوی روشمند، به تدریج جوانبی از تاریخ این سلسله را روشن کنند.
ثبت دیدگاه دربارۀ یادداشت