ڕهزاو یکی از روستاهای دارای اهمیت تاریخی و سیاسی است که بیگزادگان آن، مدتی بر بخش شامیان از هورامان، حاکمیت محلی داشتهاند. ژیوار نیز از جمله روستاهایی است که در دورۀ متأخر، در قلمرو این بیگزادگان قرار داشته است. از این جهت، ژیوار با ڕهزاو در پیوندی تاریخی قرار دارد و رویدادهایی چند در تاریخ این دو روستا مشترک است. با وجود تاریخ مشترک ژیوار و ڕهزاو در گذشتۀ متأخر، با توجه به رویکرد بیان اجمالی این اثر، در اینجا تنها به یک مسأله در این رابطه اشاره میشود و آن، پناهنده شدن اهالی ڕهزاو به ییلاق هانهولاری در پی وقوع یک جنگ است.
در دورهای که حکومت پهلوی به منظور گسترده کردن قدرت مرکزی در سراسر ایران، اقدام به مبارزه با خوانین محلی و سلب کردن قدرت آنان کرده بود، در سال 1324 ه.ش در جنگی نابرابر با عشایر ڕهزاو قرار میگیرد. با توجه به موقعیت کشتهشدگان، این جنگ به نام محل آن یعنی قژاڵکان در نزدیکی روستای نگڵ شهرت یافته است. در این جنگ، به رغم مجموعۀ امکانات و تسلیحاتی که نیروهای شاهنشاهی در اختیار داشتهاند، 14 نفر از نیروهای ڕهزاو و گویا 750 تن از نیروهای دولتی کشته میشوند.[1] سه نفر ژیواری به نامهای عبدالکریم فرزند رمضان، مجنون، و احمد فرزند حسین از تفنگچیان ڕهزاو در این جنگ بودهاند.[2]
پس از این جنگ و با توجه به موقعیت پیشآمده، نیروی جنگی ڕهزاو از روستا فرار کرده و عدهای از آنان به ییلاق ژیوار در هانهولاری پناه میبرند. نیروهای دولتی متعاقب آنان به منطقه میروند. چند تن از نیروهای ماهر و جان بر کف ڕهزاو، به منظور دفاع و آگاهی بر وضعیت جنگ، به ناحیهای از کۆساڵان در پاییندست شمالی هانهولاری به نام قهوهتکهر ـ که به خوبی بر دشت شهر سروآباد مشرف است ـ میروند و به کمین نیروهای دولتی مینشینند. مجنون و عبدالکریم ژیواری نیز در میان آنان بودهاند. به رغم هشدار اهالی دۆڕۆ به نیروهای دولتی مبنی بر خطرناک بودن رفتن به سمت ڕهزاویها، گروهی از آنها روستای دۆڕۆ را پشت سر گذاشته و راه کۆساڵان را در پیش میگیرند، اما به زودی در کمین ڕهزاویها قرار میگیرند و 12 تن از آنان کشته میشوند. از آن میان میتوان به کشته شدن فرماندهاشان ـ ستوان حیدری ـ اشاره کرد که اکنون نیز، محل وقوع آن به خاطر این حادثه، ههیدهر کوشیا نامیده شده است.[3]
پس از این واقعه و در همان سال، نیروهای دولتیْ روستای ڕهزاو را بمباران میکنند و در پی آن، ضمن تخریب گستردۀ منازل و آتشسوزی مزارع، مردم و جنگجویان ڕهزاوی، ناگزیر محل را ترک کرده و به ییلاق هانهولاری پناه میبرند. با رسیدن آنان به ییلاق، هواپیمای جنگی نیز به آنان نزدیک شده است و آنان ناگزیر در پناه صخرهها رفتهاند. گویا چوپان ژیواریها نیز در آن حین گله را رها و خود را مخفی کرده است. با حادتر شدن اوضاع، ڕهزاویها آنجا را نیز ترک کرده، ابتدا به ژیوار رفته و از آنجا نیز راه روستاهای هورامان عراق را در پیش گرفتهاند. بعداً نیروهای دولتی در تعقیب ڕهزاویها به ییلاق هانهولاری میرسند.[4]
نقل است که نیروهای دولتی در زمان حضور در هانهولاری، متعرض اموال مردم ژیوار میشوند. از آن جمله آنکه کندوهای زنبور عسل را دود داده، عسل آنها را استخراج کرده و با روغن حیوانی ترکیب کردهاند و به این ترتیب، معجونی پرانرژی برای تقویت سربازان ترتیب. نیز برخی احشام را از مردم بیچاره گرفته و سر بریدهاند. در عین حال، برخی از مردم ژیوار و اهالی روستاهای اطراف را به جرم همکاری با ڕهزاویها دستگیر کردهاند.
در خصوص آوراگی مردم ڕهزاو در پی این جنگ به روستاهای مختلف هورامان، شعری وجود دارد که در آن به پناهنده شدنشان به هانهولاری تصریح شده است. در اینجا به جهت رعایت اختصار، تنها بیت اول آن نقل میشود:
خودای بانی سهر بدیهره واری | «ڕهزاو» بارش کهرد پهی «هانهولاری»
این گزارش کوتاه از رویداد تاریخی جنگ میان بیگزادگان ڕهزاو با حکومت پهلوی، به خوبی ارتباط ڕهزاو با مناطق جغرافیایی ژیوار و نیز موقعیت استراتژیک ییلاق هانهولاری را نشان میدهد. به دلیل قرارگیری آن در ناحیۀ قلهگاهی کۆساڵان و در جنب شمالی روستای ژیوار، این ییلاق در عمل چشماندازی وسیع به جانب شرق منطقه و شمال منطقه ـ که جانب اصلی ورود نیروهای مهاجم است ـ دارد. این مسأله اهمیت ییلاق هانهولاری و نیز روستای ژیوار را در پازل جغرافیای سیاسی و نظامی ناحیه بازمینمایاند.
[1]. اسلامی، مختار، تاریخ اجتماعی سیاسی رزاو از عصر قاجار تا پهلوی دوم، ص 208
[2]. همان، صص 210ـ211
[3]. همان، ص214
[4]. همان، صص 215ـ216
ثبت دیدگاه دربارۀ یادداشت